جدول جو
جدول جو

معنی خجه جز - جستجوی لغت در جدول جو

خجه جز
از انواع بازی های بومی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از به جز
تصویر به جز
حرف استثنا، جز، غیر، غیر از، الّا، مگر
فرهنگ فارسی عمید
(خُ جَ لَ)
دهی است از دهستان جرگلان بخش نامۀ شهرستان بجنورد. واقع در 77 هزارگزی شمال باختری مانه و یک هزارگزی جنوب شوسۀ عمومی بجنورد به حصارچه. ناحیه ای است کوهستانی گرمسیر، دارای 25 تن سکنۀ ترک زبان. آب این دهکده از چشمه و محصولات آن غلات و شغل اهالی کشاورزی و مالداری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
به غیر، جز، سوا، غیراز، مگر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پستان، سینه ی زن
فرهنگ گویش مازندرانی